نوشیدن آب زندگانی کنار هفت آبشار | تنگه واشی تهران کجاست؟
تاریخ انتشار: ۵ اسفند ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۴۴۸۰۱۸
همشهری آنلاین- مریم باقرپور:. این تنگه شامل رودخانه، دره، آبشار، چشمهها و قناتهایی میشود که این مکان را حتی در فصل سرد زمستان و با وجود درختان به خواب رفته زیبا میکند. البته این محل اکنون به «گلو تنگه» حصارک شهرت دارد. همراه «میترا امیری» مدیر محله حصارک، «بابک عظیمی» از فعالان محیطزیست و تعدادی از ساکنان قدیمی گشتی در این محل زدیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سکوت در چند قدمی شهر
با عبور از بزرگراه همیشه شلوغ شهید ستاری و خیابانهای سیمون بولیوار و کشاورز و مسیرهایگاه تنگ و باریک، به محدودهای میرسیم که سکوت در آن جریان دارد و به جز زوزه سگها و چهچه پرندهها صدایی به گوش نمیرسد. مقابلت کوههایی است که انتهای محله حصارک را نشان میدهد، اما اینجا برای کوهنوردان و اهالی و بهویژه کشاورزان تازه اول راه است. چون با عبور از کوچهای باریک و خاکی، طبیعتی زیبا پیش رؤیت خودنمایی میکند که در محدوده شرقیاش کوهها در کنار هم قد علم کردهاند و در سمت غرب درهای با درختانگاه تنومند قرار گرفته است. میانههایش هم رودی جاری است. عظیمی میگوید: «اینجا اول گلو تنگه است. این مکان به چند بخش تقسیم میشود. در بخشی از آن درهها را میبینی. در بخشی برای عبور مانند تنگه واشی باید از میان رود و آبها بگذری. اینجا ۷ آبشار در اندازههای مختلف دارد.»
گل تنگ یا گلو تنگه؟
با طی مسیری کوتاه از میان کوهها و درهها در محدودهای، راه باریک میشود. امیری میگوید: «دلیل انتخاب نام گلو تنگه همین است. چون اینجا راه تنگ و باریک میشود. البته در گویش محلی حصارک نامش «گل تنگ» است. اهالی قدیمی اینجا را به خوبی میشناسند و برایشان اهمیت ویژهای دارد. چون در قدیم مراسم خاصی برای جمعآوری «شیرخشت» برگزار میکردند و به دلیل آب، فضای مناسبی برای چرای دامهایشان بود. همین حالا هم در فصل بهار برای چیدن سبزیهای کوهی و ریواس به این مکان میآیند و تابستان و پاییز هم زمان برداشت میوههایی مانند توت، خرمالو، انار ترش و گردوست که درختانش در دره و اطراف آن پراکندهاند.»
چشمه آب زندگانی
پس از نیم ساعت پیادهروی به جنوب دره میرسی؛ جایی که درختان در کنار هم قرار گرفتهاند و از میانشان رودی جریان دارد. آب رودخانه از کوهها و چشمههایی تأمین میشود که هریک از این چشمهها نامی دارند. اما بین اهالی، چشمه آب زندگانی جایگاه ویژهای دارد. عظیمی میگوید: «آب چشمه، زندگی خالص است و از دل کوه خارج میشود. به همین دلیل قدیمیهاگاه از روستا برای تهیه آب به اینجا میآمدند.»
۴ هزار قدم در یک مسیر
با بالا رفتن از مسیر پاکوپ یا آبشارها به انتهای گلوتنگه میرسی و پس از آن مسیرهای دیگر برای کوهنوردان شروع میشود. این مسیر برای آن دسته از افرادی که علاقهمند به کوهنوردی و رسیدن به قلهبند عیش هستند بهترین راه است. عظیمی میگوید: «از ابتدا تا انتهای مسیر گلوتنگه ۴ هزار قدم تقریباً ۲ و نیم کیلومتر است. پس از آن مسیر شیرخشتی وبند عیش شروع میشود.»
درختانی که مانع سیلاب میشوند
در محدودهای درختان آنقدر در هم تنیدهاند که عبور و مرور را سخت میکند. عظیمی میگوید: «اگر این درختان نباشند، در زمان سیلابهای شدید آب تمام بزرگراه شهید باکری را با خود میبرد. این درختان از شدت جریان آب کم میکند. با عبور از میان درختان کوه در ۲ طرفت خودنمایی میکنند و باید از رود عبور کنی تا به آبشارها برسی. آبشارها کوتاه و بلند هستند و برای بالا رفتن از آن باید از میان صخرهها گذشت. امیری میگوید: «آبشار هفتم از همه بلندتر است و رسیدن به آن سختتر. برای همین کمتر کسی به آن میرسد.»
به گفته امیری، گلو تنگه گرچه بیش از ۷۰۰ سال قدمت دارد، اما ناشناخته مانده، همین موضوع هم باعث شده تا دست نخورده و بکر باقی بماند. گرچه میتواند با کمی رسیدگی به مکانی برای حضور گردشگران پایتخت تبدیل شود.»
زشتیهای یک دره زیبا
گلو تنگه حصارک هم از آسیبها در امان نمانده است. در برخی از محدودهها درختانی را که عامل جلوگیری از بروز سیلاب هستند به آتش کشیدهاند وگاه از آنها بهعنوان هیزم استفاده کردهاند و در برخی از مسیرهای رود هم لاستیکهای فرسودهای هست که در مسیر آب قرار گرفتهاند. عظیمی میگوید: «لاستیکها را برخی از بالای کوه پرتاب میکنند و وقتی در مسیر رودخانه قرار میگیرد به مرور زمان باعث تخریب محیطزیست میشود.» به جز آتش زدن درختان و زبالههایی که برخی از گردشگران رها میکنند، شاید زشتترین منظره مربوط به آلونکهای معتادان و بیخانمانهایی است که از فرصت خلوتی فضا استفاده کرده و برای خود با نایلون و وسایل مختلف مکانی امن درست کردهاند. البته با پیگیریهای مدیریت محله، ۲ مکان توسط نیروهای انتظامی و شهرداری تخریب شدهاند، اما آثارشان همچنان پابرجاست.
منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: فرهنگ مدیریت فرهنگی منطقه ۵ سفر گردشگری هویت شهری کوه نوردی عظیمی می گوید کوه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۴۸۰۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(تصاویر) «قبرستان ممنوعه تهران» کجاست و مدیریت آن با کیست؟
قبرستان ممنوعه تهران، که با نام قبرستان دولاب نیز شناخته میشود، یکگورستان قدیمی مربوط به مسیحیان است. در واقع این قبرستان باغی بزرگ در اتوبان شهید محلاتی، بین خیابانهای شهید رضایی و مستفیذ است که در میان اهالی به نام قبرستان «دولاب» شناخته میشود. این گورستان محل دفن مسیحیان کشورهای فرانسه، ایتالیا، روسیه و لهستان است که در سالهای دور در ایران زندگی میکردند و در این کشور نیز از دنیا رفتهاند. تعدادی از این افراد سرباز و بخشی دیگر افراد غیرنظامی بودهاند که در بین آنها اشخاص مشهور نیز دیده میشود.
به گزارش همشهری آنلاین، افرادی که در این قبرستان به خاک سپرده شدهاند، ملیتهای مختلفی دارند. ملیت هر فرد با یک پرچم بر روی قبر مشخص شده است. بر روی سنگ قبرها نیز علائمی چون صلیب یا تصویری از یک بانوی غمگین دیده میشود. افرادی که در این قبرستان آرمیدهاند، سربازان گمنام روسیه و لهستانیهایی هستند که در جنگ جهانی دوم در راه برگشت به وطن جانشان را از دست دادهاند. تعدادی از قبرها نیز مربوط به کنتهای فرانسوی، شاهزادههای گرجی و پزشکان دربار قاجار و پهلوی است. افراد مشهوری مانند «اوانس اوگانیانس» اولین کارگردان سینمای ایران و موسس اولین مدرسه بازیگری در ایران، «شاهین سرکیسیان» موسس تئاتر مدرن در ایران، «کنت دو مونت فرت» اولین رئیس پلیس ایران، «ولادیسلاو هورودکی» معمار اهل لهستان، «ولادیمیر گاردایستکی» معمار ایستگاه راهآهن تهران، «آلفرد ژان بانیست لومر» موسیقیدان نظامی فرانسوی مربوط به دوران ناصرالدینشاه قاجار که نخستین سرود ملی ایران را ساخت، «دکتر کلوکه» پزشک فرانسوی محمدشاه قاجار و «دکتر تولوزان» پزشک مخصوص ناصرالدین شاه که از جمله اقدامات او در ایران میتوان به بهداشت عمومی و تشکیل مجلس حفظالصحه اشاره کرد.
اولین قبر متعلق به پزشک مخصوص درباراین محدوده در گذشتههای دور زمین کشاورزی بود که بعدها تبدیل به قبرستان شد. اولین فردی که در این منطقه به خاک سپرده شد، دکتر «کلوکه» پزشک اختصاصی محمدشاه و ناصرالدینشاه قاجار بود. «کلوکه» در سال۱۸۵۵ در این خاک دفن شد. بعدها دکتر تولوزان، یکی از پزشکان فرانسوی دربار قاجار، زمینهای این منطقه را خرید و آن را به گورستان مسیحیان مقیم تهران تبدیل کرد. بخشهای مختلف این گورستان توسط سفارتهای فرانسه، ایتالیا و لهستان خریداری شد و اکنون آنها این محل را مدیریت میکنند.
قبرستان دولاب بیش از ۷۵ هزار مترمربع مساحت دارد و دارای ۵ بخش مختلف است. هرکدام از این بخشها ورودی جداگانهای دارند. در میان قبرستان نیز یک خیابان وجود دارد که این ۵ بخش را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم میکند. سه بخش کاتولیک، ارتدوکس و ارامنه گریگوری در قسمت شرقی و دو بخش ارامنه کاتولیک و آشوریهای کلدانی در قسمت غربی قبرستان دولاب قرار دارد. بزرگترین بخش قبرستان دولاب مربوط به ارامنه است که حدود ۴۴ هزار مترمربع را در برمیگیرد. اغلب افرادی که در این بخش مدفون شدهاند، ارامنه ایرانی هستند که در بین آنها افراد نامی و سرشناسی چون شاهین سرکیسیان، آرام گارونه، اسرائیل ساهاکیان، زورا ساگینیان، مارکار قارابگیان، نیکلای لاوری و نیکوکاران درمانگاه خیریه آودیسیان دیده میشوند. قدیمیترین سنگ قبر این بخش مربوط به سال ۱۳۷۵ است. پس از آن تدفین در این قبرستان از طرف شهرداری تهران ممنوع اعلام شد.
ترسناکترین بخش قبرستانمسیحیان ارتدوکس در بخش ارتدوکسهای قبرستان دولاب دفن شدهاند که از مشهورترین آنها میتوان به نیکولای مارکف معمار و آنتوان سوروگین عکاس اشاره کرد. این افراد هر دو روسی بودهاند و اصالت گرجی داشتند. در قسمت ورودی این بخش یک آرامگاه دیده میشود که با معماری گرجی و به شکل کلیسا ساخته شده است. این آرامگاه به مینادورا خوشتاریا، همسر آکاکی خوشتاریا تعلق دارد. آکاکی خوشتاریا تاجر گرجی است که امتیاز استخراج نفت شمال ایران را از دربار قاجار دریافت کرده و در این منطقه مشغول فعالیت بود. همچنین قسمت دیگری از قبرستان دولاب، که با عنوان ترسناکترین بخش شناخته میشود، مربوط به ۲۶ مهندس ایتالیایی است. مهندسین معدنی که در سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۴۳ در ایران کار میکردند و همینجا جان خود را از دست دادند. قبرهای این افراد در زیرزمین و لای دیوارها قرار دارد و سنگ قبر آنها نیز به صورت ایستاده دوتادور این دیوارهای نصب شده است.
در واقع برای ورود به این بخش باید از میان مردگانی ایستاده عبور کنید که کمی ترسناک است. از سوی دیگر حدود ۱۴هزار و ۲۰۰ مترمربع از قبرستان متعلق به کاتولیکهاست. در این بخش قبر افراد مشهوری چون دکتر کلوکه، دکتر جمشید اعلم و ولادیمیر گاردایستکی دیده میشود. اکنون قبرستان ممنوعه توسط سفارتخانههای مربوطه مانند روسیه، لهستان، فرانسه و شورای خلیفهگری ارامنه مدیریت میشود. یک خانواده در این قبرستان زندگی میکنند که نگهبانی از قبرستان را بر عهده دارند.
سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟